۱۳۸۹ خرداد ۱, شنبه

گویش گراشی با طعم آمریکایی

گويش گراشي با طعم آمريکايي ؛ همه دکترهاي خانواده عبدالغني سعادت

بهار و تعطيلات سال نو ، فرصتي است که گراشي هاي مهاجر ، از سراسر جهان ، به سرزمين آباء و اجدادي خود رهسپار شوند . بسياري از گراشي ها از دير سالها براي امور تجاري و بازرگاني به کشورهاي آن سوي آب کوچ کرده اند و گاهي نيز ماندگار شده اند . هم اکنون کهنه گراشي هايي در بحرين حضور دارند که از شصت سال پيش از گراش کوچيده اند و ديگر به اين سرزمين بازنگشته اند . من خود در بحرين در بهمن ماه 1385 با حيدر و داوود اماني ملاقات کردم و خاطرات فراواني از کودکي خود داشت ...
برخي از گراشي ها نيز براي تحصيل علم و دانش به شهرهاي مختلف ايران و هم چنين به خارج از کشور رفته اند . قم ، مشهد ، تهران ، شيراز مامن دانشجويان و طلاب گراشي است . از اين ميان برخي ديگر نيز که از امکانات بهتر مالي برخوردار بوده اند به کشورهاي خارجي سفر کرده اند .
يکي از خانواده هاي اصيل گراشي که تقريبا همه اعضاي آن به تحصيل علوم پزشکي پرداخته اند ، فرزندان حاج عبدالغني سعادت است . دکتر عباس سعادت (دندانپزشک) دکتر محمد حسين (جراح عمومي) دکتر محمد جواد ( فوق تخصص گوارش) دکتر اسعد ميرزا(متخصص قلب و عروق) دکتر جمال (روانپزشک) دکتر فرحناز(پزشک عمومي) و فرشته سعادت ليسانسيه مامايي، دکتر علي نقي دارا و مهدي محسن زاده ( مدير آموزش دانشکده علوم پزشکي امام جعفر صادق (ع ) دامادهاي خانواده .
به مناسبت سفر نوروزي دکتر جواد سعادت به گراش ، در منزل حاج عبدالغني در بازار قديمي حاضر شديم و با او و اعضاي خانواده سعادت گفت و گويي انجام داده ايم .
دکتر عباس سعادت که هم اکنون در تهران به طبابت مشغول است ، تحصيلات خود را در سال 1357 از دانشگاه ملي ( شهيد بهشتي فعلي ) نيمه کاره رها کرد و براي تحصيل به کشور فيليپين رهسپار شد . پس از تحصيل در آن کشور و دريافت درجة دکتراي تخصصي به مدت 23 سال در دبي فعاليت پزشکي داشت و اکنون دو سال و اندي است که به تهران آمده است . او درباره گراش مي گويد : اکنون که پس از 15 سال به گراش آمده ام ، وضعيت شهري گراش خيلي تغيير کرده است ؛ چه از نظر تحصيلات و چه از نظر وضعيت اجتماعي پيشرفت محسوسي داشته است.
دکتر محمد جواد متولد 1338 که هم اکنون در آمريکا به تدريس طبابت اشتغال دارد ، مي گويد : من به گراش عرق و علاقه دارم و بالاخره به ايران باز خواهم گشت و در اين جا خدمت خواهم کرد ، متعلق به ايران هستيم ، چون هر انساني بايد به مليت و آب و خاک خود افتخار کند . الحمدلله ايران از هر جهت پيشرفت کرده است . مقالات علمي ايراني ها در مسئله پزشکي سرآمد است . مردم گراش به نسبت شانزده سال پيش که به گراش آمدم ، هيچ فرقي نکرده اند ، همچنان خونگرم و صميمي هستند . فقط شهر کمي شلوغ شده است و موتور سيکلت هاي زيادي در شهر عبور و مرور مي کنند که کلافه کننده است .
از دکتر جواد ، درباره رفقاي قديمي اش مي پرسم ، مي گويد : الان فقط از روي قيافه شايد مرا بشناسند ، بعضي ها مرا فراموش کرده اند البته حق هم دارند ، چون تمام دوران تحصيلم را در خارج از کشور بوده ام ، با اين حال روحاني ارجمند دکتر رضا زاهدي ، شهيد ناصر سعادت ، دکتر خليل بهمني ، حجه الاسلام سيد جواد معصومي ، اکبر فروزش از رفقاي صميمي هم بوديم و در مدرسه درس مي خوانديم .
دکتر محمد حسين متولد 1337 در گراش است . او نه سال در انگليس زندگي و دوره فوق ليسانس الکترونيک و ارتباطات را در نيمه راه رها کرده است و سپس در دومينيکن کوبا به تحصيل پزشکي پرداخته است . او هم اکنون دوره ارزشيابي خود را در بيمارستان امام رضا(ع) در مشهد مي گذراند . از نظر او در گراش نظم و انضباط شهري وجود ندارد ، معماري ها و خيابان کشي ها غير علمي است و بافت قديم احتياج به تغيير اساسي دارد . به گفته خودش در انجمن جوانان اسلامي اروپا فعاليت و با سفارت ايران در کوبا همکاري داشته است .
دکتر جواد سعادت آرزو دارد که ايران در عرصه معنوي ، بهداشتي و تحصيل پيشرفت داشته باشد . او دوست دارد گراشي ها در همه جاي جهان هويت خود را حفظ کنند . حتي در خود گراش بسياري از مهاجران آمده اند که بافت فرهنگي و اصالت گراش را به هم زده اند .
آرزوي دکتر عباس سعادت ، سلامتي همه همشهريان و موفقيت هاي فرهنگي و اجتماعي براي جوانان است .
دکتر محمد حسين ، اميدوار است که کساني که تمکن مالي دارند ، از اين امکانات براي تحصيل فرزندان خود اقدام کنند ، اوآرزو دارد در سايه اتحاد همه گراشي ها شهري نمونه ساخته شود .
دکتر جمال سعادت که دير به جمع ما پيوسته بود ، گفت : هيچ چيز بهتر از کسب علم نيست ، حتي از تحصيل مال نيز گواراتر است ، خانواده سعادت همواره سعي کرده اند خود را از نظر علمي ارتقا دهند ، پدرم مي گويد : من براي تحصيل فرزندانم ، هيچ دريغي نداشته ام و اگر به مشکلي برمي خوردم ، حاضر بودم براي ادامه تحصيل فرزندانم کفشهايم را بفروشم .
در جمع صميمي ما در يک بعدازظهر بهاري ، جاي اسعد ميرزا خالي بود . او در آن هنگام در يک کنفرانس پزشکي در دبي حضور داشت . آنچه بيش از هر چيز نظرمرا به خود جلب مي کرد ، لهجه آمريکايي دکتر جواد بود که کلمات گراشي را با شيريني خاصي بيان مي کرد .آيا فرزندان او نيز به گويش گراشي حرف خواهند زد يا اين مسير رو به فراموشي است ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر